زندگی یک روستایی

زندگی یک روستایی

نشسته بودم خونه خاهرم خاهرزادم گریه میکرد.گفتم چیه چرا گریه میکنی .گفت معلممون درباره اعتیاد گفته نقاشی بکشید

گفتم بیار من میکشم برات .این معلم ها هم چه چیزای میخان بچه 9ساله چه میدونه اعتیادچیه

یه سر زدم تو اینترنت یه نقاشی درباره اعتیاد پیدا کردم

شروع کردم از روش کشیدن

عکس اصلی پایینه بود من اینتور در اوردم خخخخخخ

یه مدت نبودم داشتم یه وبلاگ اماده میکردم برای یکی درباره ارایشگری هنوز تموم نشده - اره بابا تو روستا ارایشگری خانوما هم هست

هر محله یه ارایشگاه بانوان داره .ارایشگاه مردونم 4تا تو روستا داریم

درآیند آدرشو قرار میدم دوست داشتید سر بزنید

تبلیغات

این وبسایت تابع قوانین جمهوری مقدس اسلامی ایران بوده و در ستاد ساماندهی پایگاه های اینترنتی ثبت شده است.
تمامی محتوای موجود تماما خودکار از وبلاگ های فارسی دریافت میشود ؛ در صورت مشاهده هرگونه محتوای خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران ؛ گزارش دهید تا به قید فوریت حذف گردد.